🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی علیه السلام خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
💠 *خاطرهی نادرزمانی به مناسبت درگذشت بسیجی سرافراز مرحوم شمسالدین مطوری جزیره:* ۱۴۰۰/۵/۵
♦️ضمن عرض تسلیت مجدد به خانواده و خاندان معظم مطوری جزیره و فرزندان معزز ایشان، حال که توفیق و سعادت نداشتیم و نتوانستیم در مراسم تشییع پیکر این بسیجی مخلص، حضور پیدا کنیم، از اعضای گروه واتسآپی "بسیحیان پایگاه امام علی خرمشهر" اجازه میخواهم یادی از این عزیز تازه از دست رفته کنیم و یک خاطره هم از ایشان بگویم.
🔹همانطور که استحضار دارید، از بارزترین خصوصیات...
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: خاطره نادر زمانی , شمس الدین مطوری , مطوری جزیره , پایگاه امام علی
ادامه مطلب
🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی علیه السلام خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
خاطره:
*«دیدار من با آقا حسام الدین آخوندی+عکس»*
*مقدمه:*
در دهه هفتاد، قبل از ورود و یا فراگیر شدن گوشی تلفن همراه در کشور، تبلیغات، اطلاع رسانی و ارتباط ما با مخاطبین مان بیشتر از طریق برگزاری مراسمات، سخنرانی، جلسات، اعلامیه، مقالات مکتوب، تابلو اعلانات، پارچه نوشته، اطلاعیه، تلفن ثابت و اینگونه امکانات برقرار میشود. اما با گسترش فرهنگ استفاده از تلفن همراه در دهه هشتاد، و استفاده از پیامک، و بالاخص نرم افزارهای وایبر و واتس آپ و تلگرام و.... که در دهه۹۰ فراگیر شد، ما نیز شیوههای نوین ارتباط جمعی را به کار گرفته و علاوه بر وبلاگ و سایت «ولایتمداران» که در دهه۷۰ داشتیم، اقدام به تشکیل وبلاگ و کانالهای واتس آپ، ایتا، سروش و تلگرام تحت عنوان «پاسخگویان» نموده و با مخاطبین زیادی در سراسر کشور، و خارج از کشور، ارتباط برقرار کرده و به فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی بیشتری پرداختیم.
یکی از بهترین، و بلکه عجیب ترین مخاطبان بنده، جناب آقای حسام الدین آخوندی بودند. ایشان با وجود معلولیت کامل جسمی، که حتی از نظر گویایی هم دچار مشکل هستند، و قادرند فقط با یک انگشت و با زحمت زیادی اقدام به نوشتن (تایپ) نمایند، سوالات سیاسی و اعتقادی عجیبی از بنده مینمودند که حقیقتا باعث تعجب میشد که این همه بینش و بصیرت ایشان از کجاست که در حد یک فرد تحصیل کرده حداقل با مدرک لیسانس، سوال ميپرسند؟!. این در حالی است که ایشان در فضای مجازی نیز بسیار فعال و خود نیز دارای گروه بصیرت افزایی بوده و با این وضعیت معلولیت جسمانی، برای نشر مسائل اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی، چنین تلاش و فعالیت مینمایند!.
همین موضوع تلاش عجیب ایشان، بنده را سخت مشتاق دیدار شان کرده بود و بالاخره بعد از چند سال دوستی و رابطه مجازی، آخرین اربعین قبل از شیوع کرونا(اربعین1398)، ایشان همراه خانواده، به قصد راهپیمایی عظیم اربعین و زیارت کربلا، از استان کرمان به خوزستان تشریف آورده و حدود یکی دو......
ادامه مطلب 👇
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2152
📤پاسخگویان:
*گروه14 واتس آپ:*
https://chat.whatsapp.com/FJWpCWU7JiuBd37a5TgEW1
✅ *لینک گروههای دارای ظرفیت واتس آپ:*👇
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/1708
در ایتا:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/2732
در تلگرام:
https://t.me/pasokhgoyan/13084
در وبلاگ:
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2152
در سروش:
https://sapp.ir/pasokhgooyan
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: خاطرات بچههای خرمشهر , بسیجیان پایگاه مسجد , پایگاه امام علی , حسام الدین آخوندی
ادامه مطلب
🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی علیه السلام خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
طنز:
*دیدار من و هادی چتری با امام خامنه ای و اعزام به افغانستان! + عکس😅😂*
اواخر دهه۱۳۷۰ و اوایل دهه۱۳۸۰ جهت امور فرهنگی پایگاه مقاومت بسیج گمرک بندر امام خمینی، از آقای هادی مهدیانزاده (چتری سابق)، که یکی از بسیجیان فعال و موفق در امور فرهنگی پایگاه مقاومت مسجد امام علی علیه السلام خرمشهر بودند، دعوت بعمل آورده و همکار گمرکی ما شدند.
آقا هادی ما، پسر خیلی شوخی بودند و بعضی مواقع با همکاران گمرکی چنان شوخی میکردند که طرف واقعا متوجه نمیشد آنچه آقا هادی میگوید جدی است یا طنز و شوخی و سر کاری است!😅😁
یروز یکی از مسئولین گمرک، که از دوستان صمیمی بنده بود، مرا دید و گفت: "آقای زمانی، من در این دنیا فقط یک آرزو دارم و آن هم دیدن آقای (امام) خامنه ای است! تو را بخدا!، یکاری کن من به آرزوم برسم!".
من که درست نمیدانستم.......
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: خاطره طنز , بچه های خرمشهر , پایگاه امام علی , اعزام به افغانستان
ادامه مطلب
🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی علیه السلام خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
*خاطره دوم سرهنگ پاسدار بهروز کاظمی از بسیجیان قدیمی دهه۷۰ پایگاه امام علی خرمشهر*
اوایل خدمتم در سپاه، عضو لشکر ۸ نجف اشرف بودم، در گردان توپخانه به فرماندهی جناب سرهنگ زمانیان.
آن زمان تیپ سنندج زیر نظر آن لشکر بود.
بچه ها برای ماموریت در قالب نیروی پیاده و توپخانه به ماموریت میرفتند.
من و یکی از همقطارام در تاریخ ۱۳۷۵/۲/۲۰ با برگ ماموریت شش ماهه به سنندج رفتیم. آن موقع......
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: خاطرات بسیجیان مسجد , پایگاه امام علی , بسیج مساجد خرمشهر , سرهنگ بهروز کاظمی
ادامه مطلب
🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
قسمت اول:
*زندگینامه نادرزمانی و خاطرات کودکی+عکس*
🔹مقدمه:
بچه های پایگاه مقاومت بسیج مسجد امام علی خرمشهر که از سال ۱۳۶۹ تا سال ۱۳۷۷ در کنار هم بودند، یکی یکی و به مرور زمان هر کدام به شهر و استانی رفته و حدود ۲۵ سال از هم دور و خیلی ها شان از هم هیچخبری نداشته و بعضی ها هم از یاد هم رفته بودند!
با پیشنهاد سرهنگ پاسدار جناب آقای بهروز کاظمی و آقای رضا خاکباز از مدافعان حرم، آقا سیروس کاظمی و آقا سجاد درمیانی که بعد از چندین سال بطور خیلی اتفاقی و در جریان فوت برادر عزیزمان جناب آقای علیرضا درمیانی شماره تلفن همدیگر را پیدا کردیم، و نیز با اصرار حاج فرید منادی، که همه این عزیزان از بچه های قدیمی پایگاه امام علی بودند، گروه واتسآپ *"یاد یاران"* را تشکیل و به کمک هم مابقی دوستان را ردیابی و به گروه دعوت کرده و به تجدید خاطرات پرداختیم.
آنچه ذیلاً تقدیم تان میشود، مطالب و خاطراتی در مورد این بنده حقیر است که فرصت را غنیمت شمرده و در پاسخ یکی از اعضای محترم گروه که سوال کرده بودند: "آقا نادر، شما تحت تاثیر چه کسی بودید که بسیجی و مسجدی شدید و به جبهه رفتید و بعد از جنگ هم دنبال تشکیل پایگاه و هنوز هم دنبال تشکیل گروه و کار فرهنگی در فضای مجازی هستید؟"، بصورت مفصل و با جزئیات و طولانی نوشتم که دفعه دیگر کسی جرات نکند چنین سوالاتی ازم بپرسد و مجبور شود کلی مطلب بخواند!😅😂
🔹 *زندگینامه:*
بنده نادر زمانی فرزند ملا محمدشریف و ملا فاطمه ستوده، و نوه پسری ملا زایر غلامعلی که ۴۰ روز با قشون رضاخان قلدور در قلعه کهنویه استان فارس جنگید و کشته شد، هستم.
متولد خرمشهر به تاریخ ۱۳۴۴/۱۲/۱۸ میباشم اما در جبهه بنام (محمدمهدی)، و در شناسنامه ام نام پدرم (محمدامین) (چون شناسنامه پدرم در حقیقت متعلق به یک فرد متوفای دیگری بوده) و تاریخ تولدم (۱۳۴۴/۱۲/۱) قید شده است.
پدر و مادر، و پدربزرگ و مادربزرگ و همه اجدادم اهل روستای علامرودشت شهرستان لامِرد استان فارس بودند.
۱۰ سال پس از کشته شدن پدربزرگم به دست سربازان رضا شاه،........
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: خاطرات پایگاه مسجد , پایگاه امام علی , بسیج مسجد خرمشهر , نادر زمانی
ادامه مطلب
🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی خرمشهر:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
طنز:
*گرفتن سه خاطره زورکی از مهدی چتری!+عكس* 😅😂
*مقدمه:*
سال ۱۳۶۷ جنگ ایران و عراق تمام شد و از سال ۱۳۶۸ مردم آبادان و خرمشهر به فرمان امام خمینی (مبنی بر دستور بازگشت مهاجرین به شهرهای خود و بازسازی مناطق جنگی)، جهت بازسازی منازل به شهرهای خود بازگشتند.
آن سالها در خرمشهر از نظر امنیت، آسایش، آرامش و امکانات، مشکلات زیادی برای مردم جنگ زده ای که با شروع جنگ از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۶۸ حدود ۱۰سال از خانه و کاشانه و شهر خود دور شده و دهه خیلی سختی را طی کرده بودند، وجود داشت!.
شهری ۱۰۰% تخریب و ویران شده، پر از میادین مین و بقایای مواد منفجره زمان جنگ، بودنِ گله های گراز در نیزارهای سبز شده در طول چند سال جنگ، وجود سگهایی که ظاهرا از بقایای جنازه های درون بیابانهای شلمچه و مناطق جنگی تغذیه کرده و هار شده بودند.......بزارک تصویرا
بزارک تصوبزارک تصویر
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: زندگینامه مهدی چتری , خاطرات طنز بسیجیان , پایگاه امام علی , بسیج مسجد خرمشهر
ادامه مطلب
🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
*مختصری از زندگینامه مدافع حرم برادر بسیجی رضا خاکباز + عکس و کلیپ*
مقدمه:
آنچه در ادامه میخوانید مختصری از زندگینامه برادر عزیزمان جناب آقای رضا خاکباز است.
آقا رضا یکی از بسیجیان فعال و شجاع دهه۷۰ پایگاه مسجد ما بود که تقریبا در بیشتر برنامه ها، بحران ها، گشتها و ایست بازرسی های آن سالهای خرمشهر حضور موثر داشتند.
ایشان در طول زندگانی خود همواره در راه دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی و ولایت فقیه بوده و یکی از مدافعان حرم میباشد.
بنده با اصرار از ایشان خواسته ام در فضای مجازی مختصری از زندگینامه خود را جهت انتشار در وبلاگ شخصیم، برایم ارسال نمایند. ایشان فراز و نشیب زندگی خود را بصورت کامل برایم تشریح نمودند لیکن بنده مختصر کردم.
انشاءالله در مطالب آینده، خاطرات این بسیجی و مدافع حرم را منتشر خواهم نمود.
ارادتمند بسیجیان: نادرزمانی ۱۳۹۹/۱۱/۲۴
🔹باسلام و احترام، من رضا خاکباز متولد ۱۳۵۶ استان لرستان، شهرستان ازنا روستای شهید پرور مسعودآباد(کرت) هستم.
دوران کودکی و نوجوانی.......
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: خاطرات بسیج مسجد , پایگاه امام علی , مسجد خرمشهر , رضا خاکباز
ادامه مطلب
🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
طنز:
*من و پست و مقام شهردار شدن!:* 😅
زمان جنگ در جبهه و پادگان و آسایشگاه و سنگرها رسم بود که هر روز یک نفر مسئول تهیه آب و چای، جاروب و نظافت سنگر و اتاق خوابگاه، تحویل گرفتن غذا، پهن و جمع کردن سفره، شستن ظروف، تهیه عصرانه و میان وعده، و خلاصه کارهای عمومی باشد. اسم این مسئولیت را *"شهرداری"* گذاشته بودند و به شخصی که آن روز این مسئولیت را بعهده میگرفت، *"شهردار"* میگفتیم.
هر بار که نوبت شهرداری من میرسید، یک اتفاقی پیش میآمد و ناهار مان یا از بین میرفت یا با تاخیر به بچه ها میرسید!
مثلا یا آتش دشمن سنگین میشد و ماشین حمل غذا نمیتوانست به خط بیاید!.
یا ماشین به خط و سنگر ما میرسید و همینکه میخواست .......
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: خاطرات طنز جبهه , خاطرات نادر زمانی , بسیج مسجد خرمشهر , پایگاه امام علی
ادامه مطلب
🔴 *مجموعه خاطرات بچههای مسجد امام علی خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
طنز:
*شیطنت خطرناک بچه بسیجی!😅*
🔹مقدمه:
پس از پذیرش آتشبس جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷، با توجه به استقرار پایگاههای نظامی "سازمان منافقین خلق" در عراق و خط مرزی ایران، و همچنین فعالیتهای خرابکارانه و جاسوسی "خلقعرب تجزیهطلب"، و نیز با توجه به بلاتکلیفی قطعنامه ۵۹۸ و صلح قطعی ایران و عراق، خرمشهر تقریبا از سال ۱۳۶۷ تا اواخر دهه۷۰ در مرزهای آبی-خاکی شلمچه و شهر مورد تهدید نظامی قرار میگرفت و هر سال سپاه و بسیج خرمشهر چندین بار آماده باش در بحرانها را اعلام میکرد و تمام پایگاه های مقاومت بسیج شهری، اداری، عشایر و روستایی در گشتها و ایستبازرسیها و تامین امنیت، شرکت میکردند.
پایگاه مقاومت مسجد امام علی علیه السلام نیز یکی از آن پایگاه های فعال بود که بسیجیان آن در تمامی برنامه ها مشارکت داشتند.
چون بچه های پایگاه زیاد در.....
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: خاطرات بسیج مسجد , پایگاه امام علی , مسجد خرمشهر , هادی چتری
ادامه مطلب
🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی خرمشهر:*
طنز:
*من و گریههای حسن در بیمارستان ماهشهر*
تاریخ ۱۳۹۷/۱۰/۳۰ که حال برادرخانمم بد و به کُما رفت و در بیمارستان ماهشهر بستریش کرده بودیم و خودم بصورت شبانه روز کنارش بودم و کارهای شخصی و مراقبتیش را انجام میدادم، یروز یه بیماری به اتاق ما آوردند که پایش عفونت شدید پیدا کرده بود و دکترها نظر شان این بود که باید پا را قطع کنند!
چون در آن اتاق فقط همین دو تخت بود من خیلی زود با آن بیمار سلام علیک و احوالپرسی کردم؛ او هم جواب داد و گفت چقدر صدای شما برایم آشناست!!؟
من هم چون دیدم حالش خوب نیست و......
موضوعات مرتبط: خاطرات نادر زمانی و دوستان
برچسبها: بچه های مسجد , پایگاه امام علی , بسیج مسجد خرمشهر , خاطره طنز نادرزمانی
ادامه مطلب