💠 آیا در انتخاب مدیران، فرد متعهد و با تقوا بهتر است یا مدیر متخصص بی تقوا؟

زمان حاضر، عصر تکنولوژی، عصر پیشرفت انسانها، عصر گفتگوی تمدنها و عصر منطق و عصر ... است، ولی یک بدی که این عصر دارد این است که بعضی آدمها، چه آنهایی که مو سفید کرده‌اند و به اصطلاح باتجربه های قدیمی که وارد این عصر شده‌اند، و چه افرادی که در این عصر شکوفا شده‌اند و حرفی برای گفتن دارند، متاسفانه منطق اخلاق را بلد نیستند!.

🔹منطق اخلاق، با دین شکوفا می‌شود.
منطق اخلاق، یعنی ....

💠 *پایان قسمت دهم و اتمام خاطرات روزهای اول جنگ در خرمشهر:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/2477
🔹 *ادامه خاطره حاج اسحق غلامپور:*
(روزی که در آبادان گفته می‌شد جنگ در خرمشهر تن به تن شده است، من و امیر با موتور رفتیم دیدم روی پل خرمشهر مردم بالاجبار در حال خروج از شهر هستند! می‌گفتند عراقی ها نزدیکهای خیابان چهل متری رسیده‌اند! در سرازیری پل تانکی را دیدم که لوله اش بطرف شهر است!.
با امیر از چهل متری که عبور......

🔴  *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی علیه السلام خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
💠 *خاطره‌ی نادرزمانی به مناسبت شهادت امیرعلی:* ۱۴۰۰/۵/۳۱ چهاردهم محرم ۱۴۴۳

نمیدونم امشب چه مناسبتی دارد که از غروب تا الان یاد خاطره ای ذهنم را درگیر خود کرده و چندبار خواستم بنویسمش اما هربار پشیمان شدم و بالاخره اجازه نداد ننویسم!

یاد شهید امیرعلی:

🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی علیه السلام خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
قسمت دوم:
*خاطره طنز مدرسه ابتدایی نادرزمانی:*

زمان طاغوت، در بلوار امیرکبیر کوی طالقانی(شاه‌باد سابق) خرمشهر، چند مدرسه دبستان، راهنمایی پسرانه، راهنمایی دخترانه، دبیرستان دخترانه، دبیرستان پسرانه و منازل فرهنگیان و معلمان، در کنار هم وجود داشت. گمان کنم بعد از جنگ ایران و عراق، بازسازی شدند و هنوز هم هستند. (مدرسه راهنمایی پسرانه هخامنش در زمان جنگ و تا سال ۱۳۷۳ در اختیار سپاه خرمشهر بود و بچه ها آنجا مستقر بودند. بعدا به آن سمت شط و به ساختمان بزرگ کنار پمپ بنزین رفتند. سالهای بعد از دهه ۷۰ نیز به ساختمان فعلی سپاه، که این طرف شط کارون است، برگشتند.)
https://chat.whatsapp.com/IRpAAeLyW8MKxGJXcynYzM
خیابان بیست متری اول این بلوار، "همیشه بهار" نام داشت و مدرسه ابتدایی "سالور" دقیقا رو به روی آن، و منزل ما نیز آنجا بود.
سر خیابان ما و مسیر دبیرستان دخترانه، همیشه.....

🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی خرمشهر:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
*زندگینامه و سه خاطره از برادر بسیجی آقای علی قاسمی*

مقدمه:
برادر عزیزم جناب آقای علی قاسمی، یکی از بهترین نیروهای متدین، مومن و حزب اللهی پایگاه مقاومت بسیج مسجد امام علی علیه السلام خرمشهر در دهه ۱۳۷۰ می‌باشند.

علی آقا صدای گرم و دلنشینی داشتند و زحمت تلاوت قرآن و مراسمات دعای کمیل، توسل، ندبه و زیارت عاشورای پایگاه را می‌کشیدند و جمع را با لحن زیبا و حزین خود به فیض می‌رساندند.

آقای قاسمی از همان روزهای اول عضویت در......

🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی خرمشهر:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
طنز:
*"غواص و تیربارچی ناشی!+عکس"* 😅

🔹مقدمه:
از بعد از اتمام جنگ ایران و عراق تا اواخر دهه۱۳۷۰،بعلت وجود نیروهای سازمان منافقین خلق در نوار مرزی عراق و اروند رود و شلمچه،خرمشهر مدام مورد تهدید نظامی سازمان منافقین و خلق عرب قرار میگرفت و سالی چند بار وضعیت بحرانی و آماده باش در شهر اعلام می‌شد و سپاه خرمشهر نیز نیروهای عشایر، بسیجی و سپاهی خود را فراخوان و به نوار آبی خاکی شلمچه و ارودند رود و ساحل کارون و سطح شهر اعزام می‌کرد.

خاطره ای که تقدیم می‌کنم،امسال در گروه واتس آپی "یاد یاران" توسط حاج فرید منادی و بنده منتشر شده است.
اعضای این گروه، بسیجیان دهه۱۳۷۰ می‌باشند که از سال۱۳۷۶ به بعد از هم جدا و هر کدام به استان و شهری مهاجرت کرده و حدود ۲۵سال از هم دور بوده و دو ماه پیش با افتتاح این گروه، یک بار دیگر بسیجیان پایگاه مقاومت مسجد امام علی خرمشهر دور هم جمع شده و به تجدید خاطرات پرداختیم.
ارادتمند بسیجیان: نادرزمانی۱۳۹۹/۱۲/۲

🔹 *[۱/۲۴،‏ ۲۲:۵۵] فرید منادی:*
یک شب که آماده باش .....

🔴 *مجموعه خاطرات بچه‌های مسجد امام علی خرمشهر:*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
طنز:
*هادی چتری و شرکت در حملات ۱۱سپتامبر! + عکس*

*مقدمه:*
حملات ۱۱سپتامبر عبارت است از سلسله‌ای از حملات انتحاری که در ۱۱سپتامبر۲۰۰۱، مصادف با ۲۰شهریور۱۳۸۰ هجری شمسی توسط گروه تروریستی القاعده به رهبری اسامه بن لادن در خاک ایالات متحده آمریکا انجام شد.
در صبح آن روز، ۱۹تن از عناصر القاعده، چهار هواپیمای تجاری - مسافربری را ربودند. هواپیماربایان، دو هواپیما را در فاصله‌های زمانی گوناگون تعمداً به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک زدند. در نتیجه این دو برخورد، همه مسافران به همراه عده بسیاری که در ساختمان‌ها حضور داشتند، کشته شدند. هر دو ساختمان، پس از دو ساعت به‌طور کامل ویران شدند و آسیب‌های زیادی به ساختمان‌های پیرامون زدند. 

گروه هواپیماربایان، هواپیمای سوم را به پنتاگون، واقع در ارلینگتون در ویرجینیا زدند. هواپیمای چهارم اما در زمینی نزدیک شنکسویل، در ایالت پنسیلوانیا، سرنگون شد. این در حالی بود که شماری از مسافران و خدمه پرواز پیش از سرنگونی هواپیما، تلاش کرده‌بودند تا کنترل هواپیما را که هواپیماربایان آن را به سمت واشینگتن، دی.سی. هدایت می‌کردند، به دست بگیرند. اما هیچ‌کدام از مسافران این پرواز و سه پرواز دیگر زنده نماندند. کشته شدگان این حمله‌ها ۲٬۹۷۴تن بودند، که با در نظر گرفتن ۱۹هواپیماربا در کل شمار کشته‌های این حمله‌ها به ۲٬۹۹۳تن می‌رسد. بیشتر کشته شدگان این حمله‌ها مردم عادی و شهروندان بودند، که ملیت آن‌ها از ۹۰کشور گوناگون جهان بود.

✅ *اما داستان آقا هادی خودمان:*

سال۱۳۷۶ که......

🔴 *مجموعه خاطرات بچه های مسجد امام علی خرمشهر*
http://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6

*مختصری از زندگی‌نامه بسیجی پاسدار بهروز کاظمی، و خاطره درگیری ایشان با گروهک پژاک در کردستان*

مقدمه:
پس از جنگ ایران و عراق و اتمام ۸سال دفاع مقدس، سال ۱۳۶۹ پایگاه مقاومت بسیج مسجد امام علی خرمشهر، بعنوان اولین پایگاه مقاومت افتتاح و جوانان و نوجوانان زیادی را جذب نمود که یکی از آن برادران عزیزم جناب آقای بهروز کاظمی بودند.
آقا بهروز علاوه بر خوش اخلاقی، شوخ ‌طبعی، ادب، ظاهر آراسته، متانت در رفتار و گفتار، اهل مطالعه بودند و از تاریخ اسلام و مسائل اعتقادی و دینی نیز اطلاعات خوب و بیشتر از سن خود داشتند.
بر همین اساس هرگاه ......‌

🔴مجموعه خاطرات بچه‌های مسجد امام علی خرمشهر:

طنز:

عینک و دفترچه رمز منافقین خلق!

✅ مقدمه:
در سالهای آخر دهه ۱۳۶۰ و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و اتمام جنگ ایران و عراق، تا اواخر دهه ۷۰(حدوداً به مدت ده سال)، سازمان منافقین خلق چون در خطوط مرزی ایران و عراق مستقر بودند همه ساله به مناسبتهای سالروز عملیاتهای نظامی و تروریستی خود علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، در مرزهای آبی و خاکی خرمشهر و شلمچه اقدام به تحرکات نظامی و بحران می‌نمودند.
سپاه و بسیج خرمشهر نیز در مقابل این تحرکات، واکنش‌های جانانه از خود نشان داده و بسیجیان خرمشهر را فرا میخواند و امنیت مردم شهر و روستاها را تامین می‌نمود و حتی یک بار هم به منافقین اجازه اجرای عملیات موفقیت‌آمیز را نداد و هربار تو دهنی محکمی بر سازمان منافقین خلق می‌زد.

در خلال این بحرانها و آماده‌باشها، وقایع و جریانات تلخ و شیرینی برای بسیجیان اتفاق می‌افتاد که سعی می‌کنم به مرور زمان در قالب خاطرات، به روایتگری آن عزیزان خدمت تان تقدیم نمایم.

نادرزمانی۱۳۹۹/۱۱/۵

این خاطره:
*عینک و دفترچه رمز منافقین خلق!*